بازم بــــــــــــی خوابی های شبونه امد
با این که سخته باید تحملش کرد ایش متنفرم ازش
دست به دامن خدا که میشوم
چیزی اهسته درون من به صدا در میایدکه ......نتـــــــــــرس
از باختن تا ساختن فاصله ای نیست .....!!!!
تا خدا هست نترس ،نلرز،بایست.......تو پیروزی
اینم یه روش واسه قوی نگه داشتن خودم واقعا مزخرفِ
برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 16:43 توسط جانان عمه
رد پاهایم را پاک میکنم
به کسی نگویید من در این دنیا بودم
تنهایی هزار بار بهتر است
تا دیدن عزیزانی که با بودن من لطمه میخورند
هرکس به ملاقات من بیاید
غرق میشود
دنیایی من ساحلی ندارد
دیگر از تاریکی نمیترسم
زیرا دیگر فهمیدم
ترسیدن از چیزی
از خودن ان سخت تر است
حالا تنها جایی که این روزا میرم
مکانیست ساکت ولی پر درد .....
دردی که فقط با یک چشم میبینم
مکانی نا مقدس ......
که در ان نوشته شده
والهالا......(دنیایی مردگان)
د.... مادربزرگ جون
برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 16:23 توسط جانان عمه
یادمان باشد...
⇦وقتی خوشحال هستیم قول ندهیم...
⇦وقتی عصبانی هستیم جواب ندهیم...
⇦وقتی غمگین هستیم تصمیم نگیریم...
هیچی مثل نوازش های دست داداش نمیشه
برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 15:1 توسط جانان عمه
اسمهای مجازی…
تصویر های مجازی…
مشخصات مجازی…
و در بین این همه چیزهای مجازی…
تنها یک چیز حقیقت دارد
تن.....
مادر مرا ببخش...!
مادر عزیزم من امروز احساس بسیار ناراحتی میکنم...قلبم خیلی ها
ناراحت و غمین است.
مادر من نمیخواستم که چهره زیبای شما را مملو از غم و اندوه
ببینم و آن هم بخاطر من.
اصلا من کی هستم که جرأت کردم شما را بیازارم.. کسی را که او همه زنده گی من
است......
مادرم زنده گی من است و همه خوشی های من است ....من چطور میتوانم کسی را که تا
این حد دوست داشته باشم بیازارم..
شنیده بودم که عشق انسان را میازارد و اشک در چشمانش میاورد و درد به قلب اش
میدهد ولی باور نداشتم این همه را مگر امروز درک کردم که واقعا عشق بیش از حد
انسان را درد میدهد و آزار میدهد و ناراحت میسازد...مادرم عشق من است و من هم
برای چند لحظه برایش درد دادم و اشک دادم..من هیچگاهی خودم را نمیبخشم...هرگز نی...........
مادر ناز من مرا ببخش...گیتی خود را ببخش مادرم.... گیتی شما را به سرحد پرستش
دوست دارد و اگر اشک در چشمان شما ببیند زنده گی اش به پایان خواهد
رسید........خیلی دوستت دارم مادر عزیزم!
صرفا جهت اطلاع گیتی اسم مستعار ف...خانم ههه
برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 18:10 توسط جانان عمه

برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 16:3 توسط جانان عمه
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﻣﻮﻧﺪﯾﻢ ،
ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺭﺯﺵ ﻣﻮﻧﺪﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻭ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ !
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﯿﻢ ،
ﺑﺎ ﺑﺪﯾﺎ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﯾﻪ ﺁﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺍﻟﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ،
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺍِﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ !
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ ،
ﺍﺯ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺧﻄﺎﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ،
ﻫﻤﻮﻥ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺑﺎ ﮐﻮﭼﯿﮑﺘﺮﯾﻦ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎﻣﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ !
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ ،
ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭘﺎﯾﺒﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﺍﻟﯽ ﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﺶ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ !
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﺷﮑﺴﺘﯿﻢ ،
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﺗﻌﻬﺪ ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ،
ﻣﺪﺗﻬﺎ ﭘﯿﺶ ،
ﻣـُـــﺮﺩﯾﻢ ،
ﺗﻮ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺭﻩ ﺩَﺭﮐﺶ ﻧﮑﺮﺩ …
.
.
ﺩﯾـﺮ ﺷـﻨـﺎﺧـﺘـﻤـﺖ !
ﺗـﻮ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺧـﻮﺏ ﺑـﻮﺩﯼ …
ﻭﻟـﯽ ﺧـﻮﺩﺕ ﻧـﺒـﻮﺩﯼ !
ﻣـﻦ ﺑـﻪ ﺭﺳـﻢ ﺭﻓـﺎﻗـﺖِ ﺩﯾـﺮﯾـﻨـﻪ ﻣـﺎﻥ …
ﭼـﺸـﻤـﺎﻧـﻢ ﺭﺍ ﻣـﯽ ﺑـﻨـﺪﻡ ؛
ﺗـﻮ ﻫـﻢ ﻧـﻘـﺎﺑـﺖ ﺭﺍ ﺑـﺮﺩﺍﺭ ﺭﻓـﯿـﻖ …
ﺑـﮕـﺬﺍﺭ ﺻـﻮﺭﺗـﺖ ﻫـﻮﺍﯾـﯽ ﺑـﺨـﻮﺭﺩ !!!
برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 18:7 توسط جانان عمه
لعنت به این روزای بد
لعنت به خودم که هیچ وقت این شانس کمک ما نکرد
بیا اینم از اولین روز مدرسه
اما خدایش عجب مدرسه ای خخخ
اما بازم خداروشکر که اتفاق های بدتری ن افتاد
برچسبها:
+ نوشته شده در ساعت 12:11 توسط جانان عمه